من باب مثل در شهرهای بزرگ به بناهایی بر می خوریم با اشکال گوناگون و متفاوت که در ظاهر برای تزیین و زیبایی شهر به کار می رود، و در واقع بناهای یاد بودی هستند از نوع مورد نظرما.
من سید سعید بهکام، دکتر روانکاو هستم. با من در این مقاله همراه باشید
در مقابل یکی از بزرگ ترین ایستگاه های شهر لندن ستونی باستانی برپا است که هفت قرن از بنایش می گذرد و به نام Sharing Cros شارینگ کروس [ شهبانوی عزیز ] نامیده می شود. این ستون زیبا و کهن سال در قرن سیزدهم به وسیله یکی از سلاطین به عنوان یادبود مرگ و خاطره شهبانویی ساخته شده است.
هم چنین در محلی که از لندن چندان دور نیست بنا و مجسمه یی بسیار مرتفع و بلند مشاهده میشود که به نام Monument خوانده میشود. این بنا در نزدیکی محلی بر پاشده که به سال «١٦٦٦»، منشأ آتش سوزی و حریق بسیار عظیم را در لندن به وجود آورد كه يك قسمت مهم از شهر در این حریق دست خوش نیستی و ویرانی واقع گشت و این بنا یاد بود و یادآورنده همان واقعه تأثر آور میباشد که همواره آن را در اذهان و خاطره ها زنده نگاه می دارد.
حال جهت مقایسه بایستی گفته شود که این بناهای یاد بود کاملا همان نشان ها و یا سمبول های یاد بود هستند و بی شک با علائم هیستری و نشانه های مرضی در هیستريك ها قابل مقایسه می باشند.
این چنین کسانی نه بر آن که حوادث دور گذشته را که وقوعشان برای آن ها مستلزم درد و اندوهی بوده است به یاد می آورند، بلکه تأکیدی بر این یادآوری دارند و با علاقه به آنها اندیشیده و نمی خواهند که خود را از قید این یادآوری ها و خاطرها برهانند بنابر همین عطف توجه عمیق به گذشته، از واقعیت و موجودیت زمان حال و زندگی فعلی یی که بایستی آن را دریابند غفلت می ورزند و موضوع همین تثبیت Fixation است که منشأ بیماری و علایم بیمارگونه می شود.
چون این تثبیت که بر گذشته و حادثه درد آوری که جراحت روانی است انجام می شود، و بیمار به موجب آن از موجودیت زمان حال خود را پرداخته و به گذشته روی می کند و در گذشته به آن جراحت روانی تثبیت یافته و متوقف می شود.