این شعر از حافظ درباره‌ی عشق، زندگی و لذت‌های آن صحبت می‌کند. شاعر به اهمیت عشق و نوشیدن باده در اندازه مناسب اشاره دارد و معتقد است که نباید به اندیشه‌های سنگین و بد بپردازیم.
زمان مطالعه: < 1 دقیقه

غزلیات حافظ – شماره 105

San Francisco, CA: A lovey-dovey pose of Billy Rose, impresario of things theatrical, and Mrs. Eleanor Holm Jarrett, former famous swim star and now...

صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد

ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد

آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن

دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد

پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت

آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشَش باد

شاهِ تُرکان، سخنِ مدعیان می‌شِنَوَد

شرمی از مَظلَمِهٔ خونِ سیاوشش باد

گر چه از کِبر، سخن با منِ درویش نگفت

جان فدایِ شِکَرین‌پستهٔ خاموشش باد

چشمم از آینه‌دارانِ خط و خالش گشت

لبم از بوسه‌رُبایانِ بَر و دوشش باد

نرگسِ مستِ نوازش‌کُنِ مردم‌دارَش

خونِ عاشق به قدح گر بِخورد نوشش باد

به غلامیِ تو مشهورِ جهان شد حافظ

حلقهٔ بندگیِ زلفِ تو در گوشش باد

این مطلب توسط سایت دکتر سعید بهکام، روانشناس بالینی،مشاور و سکستراپ در ایران (تهران) و کانادا (تورنتو، ریچموندهیل و ونکوور) به شما همراهان و مشترکان عزیز سایت بهکام تقدیم می‌شود.

منبع: Ganjur

مقالات پیشنهادی

2 دیدگاه دربارهٔ «غزل حافظ – شماره 105»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا